بک لینک -
سايت پیش بینی
وان ایکس بت
سایت شرط بندی انفجار
سایت شرط بندی
سایت بازی انفجار
سایت شرط بندی فوتبال
سایت enfejar
بت فوروارد
جت بت
سایت پیش بینی فوتبال
sibbet90
وان ایکس بت
سایت بازی انفجار
پوکر آنلاین
بت بال 90
انفجار آنلاین
جت بت
بازی انفجار
سایت بازی انفجار
 وکیل متخصص در مشهد وکیل متخصص در مشهد .

وکیل متخصص در مشهد

اثبات نافرمانی مرد

 

دادخواست اثبات عدم تمکین که توسط مرد تنظیم و به دادگاه تقدیم می شود، موجب اقدام قانونی برای الزام زن به تمکین می شود. یعنی مرد می خواهد در دادگاه ثابت کند که همسرش معاند و معاند است و از دادگاه می خواهد زن را به زندگی مشترک در زمان صدور حکم محکوم کند. لذا در این مقاله به اختصار عنوان را برهان عدم تمکین مرد می نامیم. یعنی اثبات عدم تمکین زن که باید توسط مرد ثابت شود. اطاعت یعنی چه و چگونه به چند قسمت تقسیم می شود؟

وکیل تمکین می گوید: معنای لغوی تمکین قدرت و سلطنت است. اما در اصطلاح به معنای اطاعت و اطاعت زن از مرد و انجام وظایف زناشویی توسط زن است. به همین دلیل نام این مقاله را برای اثبات نافرمانی مردان برای پاسخ به بسیاری از سوالات شما انتخاب کرده ایم. اطاعت به دو قسم عام و خاص تقسیم می شود. اطاعت خاص مربوط به امور جنسی است و زن باید با شوهر خود صمیمیت عادی داشته باشد و از آمیزش خودداری نکند مگر اینکه دلیل موجهی مانند عذر شرعی یا امراض جنسی و جنسی داشته باشد. البته این تنها وظیفه زنان نیست و مردان نیز باید نیازهای جنسی زنان را تامین کنند. بنابراین، تکلیف جنسی از وظایف مشترک زن و مرد است.

مکین مرد در این دعوا، مرد می خواهد عدم تمکین خود را به همسرش ثابت کند، اثبات عدم تمکین خاص بسیار مشکل و گاهی غیر ممکن است. زیرا کاملا خصوصی است و دادگاه ها صلاحیت ایجاد آن را ندارند. و اگر زن در خانه مشترک زندگی کند، اطاعت خاصی هم انجام می دهد. اطاعت عمومی مربوط به وظایف عمومی زنان و انجام این وظایف توسط زنان است; مانند بودن در منزل مشترک و خارج نشدن از منزل و مواردی از این قبیل که در زمره تمکین کلی قرار می گیرد.

نکته: وقتی صحبت از اطاعت به میان می آید، اذهان عمومی بیشتر درگیر انجام وظایف زنانه است. در حالی که اطاعت در مورد مردان نیز صدق می کند و مردان نسبت به زنان وظایفی دارند.

به کی میگن شیطون؟

نقطه مقابل اطاعت عجز است و زنی که از شوهرش سرپیچی کند نالایق می گویند. در اصطلاح حقوقی، زن نافرمان زنی است که از دستورات و خواسته های معقول شوهرش پیروی نکند. بنابراین در صورت اثبات عدم تمکین زوج، زوج عملاً عدم صلاحیت زوجه را ثابت می کند.

دادخواست عدم تمکین مرد چیست؟

این وکیل دادگستری در دعاوی خانوادگی می گوید: زن با اقامه خطبه عقد دائم مکلف به انجام وظایفی است که شرع و عرف و شرع بر عهده او گذاشته و در این زمینه باید به آنها عمل کند. اما اگر زن به دلایل ناموجه از وظایف خود سرپیچی کند، مرد می تواند از عدم تمکین او شکایت کند. یعنی ثبت دادخواست عدم تمکین زن.

جلسه تمکین چه زمانی در دادگاه برگزار می شود؟

وقتی مردی به دلیل عدم تمکین همسرش از طریق مراجع قضایی دادخواست عدم تمکین می کند، زن موظف است در مهلت مقرر به خانه برگردد و به زندگی خود بازگردد. اما اگر قصد بازگشت نداشته باشد، دادگاه انطباق تشکیل می شود و زن می تواند دلایل عدم تمکین خود را در این دادگاه مطرح کند. حال سؤالی که مطرح می شود این است که در دادگاه معاند چه باید گفت؟ این سوالی است که بعداً به آن خواهیم پرداخت.

دفاع در دعوی برای اثبات عدم تمکین مرد

وکیل تمکین می گوید: در دادگاه تمکین مردی از خروج همسرش از خانه و عدم حضور زن در خانه مشترک شکایت می کند. و دوست دارد همسرش با هم به زندگی و خانه بازگردند. اما زن ممکن است به درخواست مرد پاسخ ندهد و بنا به دلایل خود قصد مشترکی برای بازگشت به خانه نداشته باشد. بنابراین زن باید در دادگاه تسلیم حاضر شود و دلایل عدم تمکین خود را به دادگاه مطیع بگوید تا دادگاه تشخیص دهد که آیا این دلایل موجه است یا خیر.

نکته: از دلایل ارائه شده توسط زن در جلسه رسیدگی به موضوع اثبات عدم تمکین مرد می توان به بداخلاقی مرد، خیانت های مرد، بی احترامی به زن، اعتیاد و استعمال مواد مخدر، ناامنی جسمی و جانی و ... اشاره کرد. به گونه ای که باعث شده زنان از ترس ناموس و پول و آبرو خانه را ترک کنند.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۰۶:۵۴:۱۶ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

انواع وکیل دادگستری

وکیل در مفهوم عام به فردی گفته می شود که دارای مجوز پذیرش وکالت از موسسات مربوطه (کانون وکلا و مرکز امور مشاوران) باشد. این مجوز به افرادی داده می شود که دارای یک سری شرایط عمومی و عمومی مانند تابعیت باشند. ایران داشتن مدرک لیسانس حقوق یا معادل آن از حوزه علمیه یا سابقه کار قضایی و نمایندگی در مجلس و شرایط مشابه. در هر صورت اصولاً وکالت غیر از وکلا به معنای عام در محاکم و مراجع قانونی و قضایی پذیرفته نمی شود. البته. در مراجع اداری مانند اداره ثبت، شهرداری و امثال آن، وکالتنامه رسمی غیر وکلا پذیرفته می شود. وکیل پایه یک و کارآموز کانون وکلا.
به فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی رشته حقوق پس از قبولی در آزمون وکالت و قبولی در آزمون مذکور و داشتن شرایط لازم برای وکالت و در طول دوره کارآموزی نزد وکیل ناظر و در محاکم دادگستری و شرکت در آزمون کتبی و شفاهی و پس از قبولی در آن، از حوزه کانون های وکلای دادگستری، اولین پروانه وکالت صادر می شود. در دوره کارآموزی، صلاحیت کارآموز وکیل محدود و واضح است:


1- کارآموز حقوقی باید زیر نظر وکیل ناظر خود وکالت کند و در موارد کارآموزی تایید وکیل ناظر الزامی است.
2- در دعاوی مالی کارآموزان تا سقف معینی حق وکالت دارند و در دعاویی که مرجع تجدیدنظر آن دیوان عالی کشور است حق وکالت ندارند.
در هر صورت کانون وکلا فقط دارای کارآموزان سطح یک و وکلایی است که با اعمال مجازات انتظامی بر کلیه اقدامات آنها نظارت کامل دارند و وکیل سطح دو وجود ندارد و این افراد وکلایی هستند که به دلیل تخلف انضباطی تنزل رتبه پیدا کردند. تعداد آنها محدود است است.
وکلای موضوع ماده 187 قانون برنامه سوم توسعه
این افراد زیر نظر مرکز مشاوران قوه قضائیه هستند و این نهاد به استناد ماده 187 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب 17/1/1379 تشکیل و تأسیس شد.
بر اساس این ماده، به منظور اعمال حمایت های قانونی لازم و تسهیل دسترسی مردم به خدمات قضایی و حمایت از حقوق عمومی، به قوه قضائیه اجازه داده می شود صلاحیت فارغ التحصیلان رشته حقوق را به منظور صدور مجوز تأسیس موسسات مشاوره حقوقی برای آنان تأیید کند. . .
حضور مستشاران مذکور در مراجع قضایی و ادارات و سازمان های دولتی و غیردولتی به نمایندگی از متقاضیان مجاز خواهد بود. لذا مجوز تأسیس مرکز مشاوران قوه قضائیه به قوه قضائیه اعطا شد.
این مرکز به اعطای مجوز کارآموزی برای مشاوره حقوقی، وکالت و کارشناسی و تعیین حوزه های قضایی محل خدمت و اعطای مجوز برای مشاوره حقوقی و وکالت سطح 2 و کارشناسی و تعیین صلاحیت پس از بررسی توسط این مرکز. همچنین بر عملکرد مشاوران حقوقی، وکلا و کارشناسان نظارت دارد.
مرکز کارآموزی مشاوران (موضوع ماده 187 قانون برنامه سوم توسعه)
کارآموزان کانون مشاوران نیز مانند وکلای کانون وکلا دوره کارآموزی خود را در محاکم قضایی می گذرانند اما بر خلاف وکلای کانون ها پس از گذراندن دوره کارآموزی و اخذ پروانه به مدت 2 سال مشاور حقوقی و تراز محسوب می شوند. 2 وکیل.
صلاحیت آنها در دوره کارآموزی به شرح زیر محدود می شود:
1- حق شرکت در محاکم کیفری را دارند که به جرایم مستوجب مجازات حبس کمتر از 10 سال، شلاق، جزای نقدی و اقدامات حمایتی و بازدارنده رسیدگی می کنند.
2- حق شرکت در محاکم حقوقی را دارند که به دعاوی کمتر از پانصد میلیون ریال یا دعاوی غیر مالی رسیدگی می کنند، به استثنای دعاوی مربوط به اختلاف در اصل نکاح، طلاق، اثبات و نفی نسب.
پس از این مدت صلاحیت آنها توسط مرکز بررسی می شود و مجوز پایه به آنها اعطا می شود. از این تاریخ به بعد حق شرکت در کلیه محاکم اعم از حقوقی، کیفری و ... را خواهند داشت.
در هر صورت وکلای کانون های وکلا مستقل هستند. در حالی که وکلای مرکز مشاوران وابسته به قوه قضائیه هستند. قدمت و عمر نهاد کانون های وکلا از نهاد مشاوران بیشتر است. در واقع مرکز امور مشاوران سابقه ای به قدمت قانون برنامه سوم توسعه دارد.
به هر حال در حوزه حقوقی و دادگاه ها هر دو وکیل برای احقاق حقوق موکل خود تلاش می کنند.
کانون وکلا :
قبل از تصویب قانون استقلال کانون وکلا از قوه قضائیه در سال 1333 با تلاش و شروعاز جانب مرحوم دکتر محمد مصدق، نهادی به نام کانون وکلا وجود نداشت و امکان پذیرش وکالت منحصراً از افراد مطلع تحت عنوان وکالت وجود نداشت. اما پس از تصویب این قانون مانند بسیاری از کشورهای مترقی و به منظور رعایت اصول حاکم بر دادرسی عادلانه، کانون وکلای دادگستری از قوه قضائیه و وزارت دادگستری مستقل شد و اداره این نهاد به عهده گرفت. خود وکلا
مرکز امور مشاوران حقوقی قوه قضائیه
پس از انقلاب تلاش های زیادی برای حذف استقلال وکلا از نهادهای دولتی و اداره وکالت به صورت کمیته ای و فراقانونی صورت گرفت که البته با مخالفت قشر تحصیلکرده انقلابیون مواجه شد. اما در نهایت گروه سنتی مانند محمد یزدی موفق شدند. به عنوان اولین گام برای سلب استقلال وکلا و تثبیت برتری نظام قضایی بر وکالت، امکان ایجاد نهادی موازی با کانون وکلا را در قانون برنامه سوم توسعه و ماده 187 لحاظ کنند. از آن قانون
این گروه به صراحت گفته اند که هدفشان کسب انحصار از کانون وکلا است و می خواهند در تمام جنبه های خصوصی و حرفه ای وکلا تسلط داشته باشند و دخالت کنند، غافل از اینکه مهمترین چیز برای یک وکیل داشتن اخلاق و حرفه است. شرافت و سواد حقوقی و نه از حفظ مطالب رساله عملیه. به نظر می رسد این رویه قوه قضائیه فقط بازار نفاق و نفاق را داغ کرده است.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۴ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۰۲:۲۵:۳۹ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

انواع اعتراض ثالث

انواع اعتراض شخص ثالث - آراء قابل اعتراض ثالث طبق ماده 418 قانون آیین دادرسی مدنی، شخص ثالث حق دارد نسبت به رأی صادره از دادگاههای عمومی، انقلاب و تجدیدنظر اعتراض کند. شخص ثالث می تواند به هر تصمیمی که دادگاه صادر می کند اعتراض کند و فرقی بین رای قطعی و قطعی نیست. یا غیر قطعی باشد یا از دادگاه های بدوی یا تجدیدنظر صادر شده باشد یا حضوری یا غیابی باشد. علاوه بر این ماده 418 قانون آیین دادرسی مدنی مقرر می دارد کسانی که خود یا نمایندگان آنها در انتخاب داور شرکت نداشته اند می توانند به عنوان ثالث اعتراض کنند. نکات مهم اعتراض شخص ثالث اعتراض سوم یکی از طرق اعتراض به آراء مقرر در قانون آیین دادرسی مدنی است. همانطور که از نام آن پیداست، این نوع اعتراض نه از طرف طرف دعوا، بلکه توسط شخص ثالثی که خارج از دعوا بوده ولی در آن منفعت دارد، مطرح می شود. ویژگی های مخالف سوم: 1- طرف دعوا نباشد. 2- ذینفع باشید. 3- آسیب دیده یا آسیب دیده باشد. هر رأی صادره از دادگاه عمومی، انقلاب، تجدیدنظر و حتی داوری (ماده 418 قانون آیین دادرسی مدنی) قابل اعتراض ثالث است. علاوه بر ایراد اجرایی سوم که در قانون و اجرای احکام پیش بینی شده است، طبق ماده 419 قانون آیین دادرسی مدنی، اعتراض سوم به دو قسم اصلی و فرعی تقسیم می شود. در اعتراض ثالث اصلی، شخص ثالث به هر نحوی از رأی صادره مطلع شده و به آن (به دلیل ذی نفع بودن و متضرر شدن) اعتراض می کند. در اعتراض ساثل طاری، یکی از طرفین دعوی به رأیی که قبلاً در دادگاه صادر شده بود اعتراض می کند و طرف دیگر برای اثبات دعوی خود در جلسه رسیدگی استناد می کند. رای صادر شده و معتبر تلقی می شود. مرجع تقدیم دادخواست دادگاهی است که رای مورد اعتراض را صادر کرده است. در صورتی که رای قطعی از بدوی صادر شده باشد به بدوی تقدیم می شود و در صورتی که در تجدیدنظر خواهی تایید شده باشد و یا رای خود صادر شده باشد به تجدیدنظر تقدیم می شود. نکته این است که در اعتراض تاری نیازی به تقدیم دادخواست نیست مگر اینکه سطح دادگاهی که دعوای اصلی در آن مطرح شده کمتر از دادگاه صادرکننده رأی معترض باشد. ایراد سوم مهلت ندارد (حتی پس از اجرا نیز می توان اعتراض طرفین دعوا را مطرح کرد). اعتراض اجرائی ثالث در صورتی که شخص ثالث نسبت به مال یا وجه نقد توقیف شده استیفا کند و ادعای وی مستند به حکم قطعی یا سند رسمی قبل از تاریخ توقیف باشد، رفع توقیف می شود و در غیر این صورت اقدام به اجراء خواهد شد. و مدعی برای جلوگیری از عملیات و اثبات ادعای خود می تواند به دادگاه شکایت کند. (اعتراض اجرایی) این شکایت در تمامی مراحل بدون تشریفات و پرداخت هزینه عمل می باشد. در صورت وجود دلایل قوی، عملیات تا تعیین تکلیف نهایی متوقف می شود. ایراد سوم دارای اثر تعلیقی است و چنانچه دادگاه حکم مربوط به اعتراض را مؤثر در دعوای اصلی تشخیص دهد رسیدگی را به تأخیر می اندازد و اساساً ایراد موجب تأخیر اجرای حکم نمی شود مگر اینکه امکان پذیر نباشد. زیان ناشی از آن را جبران کند که در این صورت پس از اخذ ذخایر مناسب برای تاخیر در اجرا برای مدت معینی صادر می شود.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۰۶:۵۱:۰۲ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

عقد جعاله

 

 

عقد جعاله یکی از قراردادهای پرکاربرد است. کاربرد این قرارداد در جایی است که شما قصد دارید کاری را با شرایط و ضوابط خاصی به شخصی بسپارید. در این صورت قالب ارائه شده توسط قانونگذار قرارداد را عقد جعاله می نامند.

در مفهوم جعل باید گفت که جعل عقدی است که در آن شخص متعهد می شود که در مقابل آن عمل، اگر شخص دیگری اعم از نامعین یا غیر معین، آن عمل را انجام دهد، اجرت المثل معینی بپردازد.

جالب است بدانید انجام قراردادهایی مانند خرید ازدحام، اخذ پروانه ساختمانی و ... از جمله مواردی است که می توان تحت عنوان قرارداد جعل منعقد کرد.

در این عقد به شخصی که مکلف یا مکلف به پرداخت اجاره بها می باشد (جاعل) و طرف دیگر که در مقابل اجاره اقدام به عمل می کند عامل و اجاره بها را جعاله می گویند. لازم است بدانید که این عقد جزء عقود مباح است که عمل انجام نشده (موضوع عقد انجام نشده است) هر یک از طرفین می توانند به عقد رجوع کنند، بنابراین اگر موضوع برای طرفین مهم باشد و مبلغ قرارداد زیاد است، حق فسخ و رجوع به قرارداد قابل استیفا است. پایان مدت توسط طرفین قرارداد لغو شد.

در مورد اعمالی که قانوناً نامشروع تلقی می شوند و یا اعمالی که غیرمنطقی می باشند، چنانچه قراردادی تحت عنوان عقد جعاله منعقد شود، آن عقد قانوناً باطل بوده و تأثیری در آن نخواهد داشت، نکته مهم در این قرارداد این است که از انجام آن ، عامل مستحق دریافت جعاله (اجاره) است و آنچه را که عامل از طریق این قرارداد به دست می آورد در دست عامل قرض است و موظف است آن را به جاعل تحویل دهد


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۰۹:۱۹:۰۱ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

نگارش صحیح قرارداد


 

تعریف قرارداد

مطابق ماده 183 قانون مدنی عقدی است که در آن یک یا چند نفر نسبت به یک یا چند نفر دیگر ارتکاب فعل کنند و مورد قبول آنها واقع شود. طبق ماده 10 قانون مدنی قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد کرده اند نافذ است مگر اینکه صراحتاً مخالف قانون باشد.

نوشتن قرارداد و شرایط اعتبار آن

باید بدانید که چگونه قرارداد خود را بنویسید تا مشکل قانونی پیش نیاید. می خواهیم چند اصل و نکات مهم را به شویک یادآوری کنیم که در صورت انعقاد قرارداد باید به آن ها توجه کنید. به این شرایط قرارداد می گویند. طبق ماده 190 قانون مدنی، شرایط صحت هر عقد عبارتند از:

الف) قصد طرفین و رضایت آنها

قصد یا رضایت یا قبول در معامله به این معناست که فرض کنیم یکی از طرفین معامله قصد فروش ملک را دارد. در این صورت، طرف مقابل باید قصد خرید یا قبول خرید همان ملک را داشته باشد. به عبارت دیگر، طرفین باید در مورد نوع، مواد و کالا به توافق برسند و برای انجام معامله بین آنها رضایت قلبی و توافق متقابل وجود داشته باشد. به عبارت دیگر در قرارداد نباید اجباری وجود داشته باشد.

ب) صلاحیت طرفین معامله

صلاحیت طرفین قرارداد

صلاحیت طرفین قرارداد

طبق ماده 211 قانون مدنی، برای انعقاد عقد یا به طور کلی هر معامله، طرفین باید بالغ، عاقل و بالغ باشند. بنابراین بر اساس ماده 1207 قانون مدنی، برخورد با افرادی که بالغ و عاقل و بالغ نیستند باطل است. بنابراین، شخص درگیر در معامله نباید غیبت کند. یعنی تصرف در اموال آن حرام است. به این می گویند شایستگی.

ج) موضوع معین معامله

معامله یا قرارداد باید به گونه ای باشد که موضوع مشخص باشد. بنابراین انعقاد معامله یا انعقاد قرارداد در موردی که موضوع آن مشخص نیست اساساً باطل خواهد بود.

آنچه می خواهید موضوع معامله باشد باید دارای شرایط زیر باشد:

مالیات داشته باشید

منطقی باشید

منفعت آن مشروع است.

تسلیم شدن امکان پذیر است.

مبهم نباشید.

خاص باشید

قابل انتقال باشد (در صورت مالکیت).

در دسترس باش.

ج) مشروعیت جهت یا هدف معامله

شرط چهارم صحت معامله، هدف، انگیزه یا جهت معامله است. این چیزی است که مردم را به سمت معامله سوق می دهد. طبق ماده 217 قانون مدنی، صیغه بودن معامله در مورد معامله لازم نیست، اما اگر تصریح شده باشد باید مشروع باشد.

انواع قراردادها

قراردادها را می توان در ابعاد مختلف طبقه بندی کرد. مثلاً قراردادهای داخلی یا قراردادهای خارجی. قراردادهای اداری و غیر اداری. اما معمولا مردم به دنبال قرارداد نیستند. بلکه با توجه به موضوع و نوع کار به دنبال نامی هستند که شامل موضوع قراردادشان باشد. به گونه ای که از نام قرارداد تا حدود زیادی می توان محتوای قرارداد را حدس زد. این نوع قراردادها عمدتاً قراردادهای تجاری یا کاری هستند.

چارچوب و ساختار کلی قرارداد

سه بخش اساسی یا مهم در نوشتن قرارداد وجود دارد.

در قسمت اول که قرارداد نامیده می شود، نوع قرارداد، جزئیات طرفین، موضوع قرارداد، مبلغ قرارداد، مدت قرارداد (شروع و پایان) ذکر شده است.

در قسمت دوم شرایط کلی قرارداد ذکر شده است. مانند شرح وظایف، فسخ قرارداد، خسارت، قانون قرارداد (اگر طرف خارجی باشد)، فورس ماژور، نحوه حل اختلاف، ضمانت بیمه، مالیات و هزینه های قانونی.

در بخش سوم، شرایط خصوصی قرارداد در نظر گرفته شده است. این قسمت به مواردی می پردازد که طرفین با نظر و توافق متقابل شرایط عمومی را تغییر داده و از عمومی به خصوصی تبدیل می کنند.

معمولاً قاعده به این صورت است و یا حتی بیان می شود که در صورت اختلاف طرفین، اولویت اول با توافق، سپس با شرایط خصوصی و سپس با شرایط عمومی قرارداد خواهد بود.

خبرنگاران قراردادی

هنگام تنظیم قرارداد، ماده اول برای طرفین قرارداد محفوظ است. طرفین قرارداد می توانند اشخاص حقیقی یا حقوقی (شرکت ها و مؤسسات اعم از دولتی یا غیردولتی) باشند. ضمناً باید احراز شود که طرف قرارداد شرایط لازم را دارد یا خیر. یعنی جاهل و سفیه نباشد چون عقد را باطل می کند. همچنین آیا طرف قرارداد شرایط لازم را دارد یا خیر؟ مثلا اگر شخصی از طرف شرکتی قرارداد ببندد آیا موقعیت قانونی دارد و مدارک آن را دارد؟ یا اگر وکیل به عنوان نماینده موکل قرارداد را امضا کند آیا وکالت دارد؟ و اگر او یک پوکالتنامه، آیا معامله در وکالتنامه ذکر شده است؟ تاریخش هنوز معتبره؟

در مورد شرکت ها نیز باید توجه داشت که قرارداد با چه شرکتی منعقد می شود. اساسنامه شرکت و آخرین تغییرات هیئت مدیره و شماره ثبت شرکت و اعتبار آن از جمله مواردی است که در انعقاد قرارداد باید مورد توجه قرار گیرد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۱۲:۳۵:۵۰ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

ناشزه چیست؟


یکی از عقود مشخصی که در قانون ما ذکر شده ازدواج است. مینامیم.

همانطور که هر ازدواجی آثار خاص خود را دارد، عقد نیز آثار خاص خود را پس از عقد دارد و وظایف و تکالیفی را برای زن و شوهر تعیین می کند.

یکی از این آثار که بعد از انعقاد عقد بر زوجه اعمال می شود، تمکین است، در صورتی که زوجه به وظایف خود که با تمکین تعیین می شود، عمل نکند; به آن حالت تهوع می گویند.

نشزه و احکام آن

حال توضیح می دهیم که اطاعت چیست و چه وظایفی بر دوش زن می گذارد و زن بداخلاق کیست و چه وظایفی دارد و به عنوان یک زن بدجنس از چه چیزهایی محروم است. پس به ما بپیوندید

برای مشاور حقوقی همسر شیطون با شماره 09305297504 تماس بگیرید و با وکیل خانواده گروه وکلای دادگستری تماس بگیرید.

اطاعت چیست؟

قانون ایران در بخش مقررات ازدواج سختگیری های زیادی را برای تحکیم بنیان خانواده پیش بینی کرده است و مواردی مانند حسن خلق و حسن معاشرت زن و شوهر را از وظایف آنها پس از ازدواج در نظر گرفته است و در قانون مدنی نیز آن را رعایت کرده است. پیش بینی شده است

تمکین عام و تمکین خاص نیز از جمله مواردی است که پس از انعقاد عقد از وظایف زوجه محسوب می شود که در صورت عدم انجام آن آثار حقوقی برای وی خواهد داشت.

اطاعت از نوع عمومی

تمکین عمومی در واقع حسن معاشرت زن با شوهر است و اطاعت از خواسته های شوهر و ایجاد آرامش و شادی در خانه برای شوهر را تمکین عام نیز می گویند.

مثلاً در قانون آمده است که سرپرست خانواده با مرد است و یکی از مصادیق رفتارهای منطبق با تمکین عمومی، پذیرش سرپرست خانواده در خانواده و اطاعت از دستورات معمول اوست.

از نوع خاصی تبعیت کنید

اطاعت خاص را آمیزش و رابطه زناشویی زن و شوهر می گویند. همچنین این رابطه در دوران عادت ماهانه و البته دائمی و دائمی باشد و زن نباید شوهر را از رابطه جنسی منع کند مگر اینکه دلیل موجهی وجود داشته باشد. بودن.

همسر مجرد یا بداخلاق

در اصطلاح حقوقی به زنی که از شوهر خود سرپیچی کند و از دستورات او سرپیچی کند و بدون دلیل موجه از رابطه جنسی با او سرپیچی کند یا امتناع کند، زن نامشروع نامیده می شود.

در واقع زن بداخلاق همسری است که تمکین نمی کند، اعم از عام و خاص.

ضمانت عدم تمکین یا عدم تمکین زوجه

اولین ضمانت اجرایی که قانون برای زوجه نامشروع پیش بینی کرده است، عدم پرداخت نفقه به زوجه نامشروع است. ایران با اطاعت مواجه است. یعنی اگر زوجه تمکین نکند اعم از خاص یا عام، مستحق نفقه نخواهد بود.

ضمانت اجرا دوم این است که در قانون دعوی تحت عنوان دعوای الزام به تمکین پیش بینی شده است که به موجب آن زوج می تواند در صورت عدم تمکین زن و اثبات اینکه زن، زن را ملزم به تمکین کند از دادگاه بخواهد. در دادگاه شیطان است. اما این اقدام و طرح این دادخواست از نظر اخلاقی صحیح به نظر نمی رسد.

سومین ضمانت اجرا این است که زوج پس از احراز نامشروع و عدم تمکین زوجه می تواند از دادگاه تقاضای ازدواج مجدد نماید. خود او که در عقدنامه ذکر شده است در صورت طلاق زن نامشروع معاف است.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۱۲:۲۰:۴۸ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

توقیف خانه بخاطر جهیزیه

 

 

منظور از توقیف مال یا تامین مطالبه این است که خواهان در دعوای حقوقی قبل از صدور حکم با تدبیر و تدبیر و به منظور جلوگیری از انتقال مال توسط خوانده نسبت به مطالبه حقوق مالی خود به همراه یک تقاضای توقیف و تامین تقاضا. مهریه از این حیث تفاوتی با سایر دعاوی ندارد و به طور کلی در اجرای قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و قانون آیین دادرسی مدنی و از حیث مستثنیات شرعی زن می تواند در اموال شوهر خود توقیف کند. صورت مطالبه مهریه البته در مورد تصرف منزل. مسکونی، شرایط خاصی دارد که باید رعایت شود

در قالب مثال توضیح می دهیم که آیا می توان منزل مسکونی را بابت جهیزیه تصرف کرد یا خیر؟

موردی را در نظر بگیرید که زن پس از خروج از منزل مهریه خود را مطالبه می کند و اموالی را از دادگاه توقیف کرده است و دادگاه به دلیل توقیف مال، یک چهارم حقوق مرد را تصرف می کند. برای سلب اقامت؟

باید گفت که توقیف منزل مسکونی در مرحله استیفای خواسته یا توقیف مال بلامانع است اما مرد می تواند به توقیف اعتراض کرده و به استثنای دیون رفع آن را از دادگاه بخواهد. اما اگر در مرحله اجرای حکم باشد معمولاً منزل مسکونی توقیف نمی شود ولی با این حال در خصوص توقیف اموال بین قضات رویه های مختلفی وجود دارد، در هر صورت در صورت توقیف منزل امکان توقیف وجود دارد. اعتراض به مصادره آن است و تشخیص وجود یا عدم وجود استثنا به عهده دادگاه است.

اگر خانه به صورت قراردادی فروخته شده باشد و سند ملکی نداشته باشد حتی اگر ثابت شود که مال مرد است می توان آن را با هم توقیف کرد.

پرداخت مهریه بعد از محکومیت و صدور اجرائیه خواهد بود و در صورتی که مرد قبل از اجرای حکم دادخواست بدهد و مهریه به صورت اقساطی پرداخت شود به زندان نمی رود ولی در صورت عدم صدور مهریه. مرد به دلیل عدم پرداخت مهریه روانه زندان می شود.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۰ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۴۹:۰۳ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

توهین چیست؟


 

وکیل توهین می گوید: توهین جرمی است که آبروی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد و به حیثیت افراد توجه می کند. با افزایش روابط واقعی یا مجازی، جرم توهین نیز افزایش یافته است. برای اثبات جرم توهین ابتدا باید مطمئن شد که عمل مورد بحث توهین محسوب می شود یا خیر.

توهین می تواند به هر شکلی و با هر وسیله ای اتفاق بیفتد. در قالب گفتار، رفتار، نوشتار و حتی با حرکات دست و چشم. توهین حتی می تواند از طریق پیامک، ایمیل یا تماس باشد.

فحاشی یا استفاده از الفاظ رکیک قطعا توهین محسوب می شود اما گاهی برخی از رفتارها را می توان با توجه به شرایط اجتماعی توهین تلقی کرد. مانند تف کردن به کسی، زبان درآوردن، هل دادن، برداشتن کلاه یا شال گردن و ... توهین محسوب می شود. جرم توهین چگونه ثابت می شود؟

بر اساس قانون مجازات اسلامی اثبات جرم توهین از طریق اقرار، شهادت، علم قاضی، قسامه و سوگند صورت می گیرد. جرم توهین یک جرم کیفری است و می توان از روش های فوق برای اثبات جرم توهین استفاده کرد.

یکی از مهمترین مواردی که به اثبات جرم توهین کمک می کند، شهادت شهودی است که در صحنه حضور داشتند. در صورتی که در زمان وقوع جرم توهین افرادی حضور داشته باشند که با اطمینان کامل در دادگاه اتفاقات رخ داده را به قاضی بازگو کنند، می توان از شهادت آنها برای اثبات جرم توهین و فحاشی استفاده کرد. جرم توهین با شهادت دو نفر عاقل ثابت می شود.

وکیل جرم توهین ادامه می دهد: علم قاضی یکی دیگر از عوامل موثر در اثبات جرم است. زیرا قاضی دادگاه با ملاحظه مستندات و بررسی شرایط وقوع می تواند جرم توهین را اثبات کند. برای افزایش دانش قاضی می توان از اسناد محکمه پسند مانند تحقیقات محلی، اظهارات افراد مطلع و گزارش ضابطان استفاده کرد.

در موضوع اقرار، روشن است که به ندرت پیش می آید که فردی اقرار کند که به دیگری توهین کرده است. اما اگر این اتفاق بیفتد، فرد خاطی با توجه به نوع توهین و شخصیت فرد متخلف مجازات می شود. فیلم ها، عکس ها، صدا، پیام های متنی، چت ها، اسکرین شات ها و غیره دلایل قطعی نیستند. اما می توان آنها را به عنوان آمار (کمک به افزایش دانش قاضی) به دادگاه ارائه کرد تا جرم توهین سریعتر و آسانتر ثابت شود.

آیا با استفاده از صدای ضبط شده می توان جرم توهین را اثبات کرد؟

اثبات جرم با استفاده از صدا و تصویر ضبط شده تقریبا غیرممکن است. معمولاً در جلسات دادگاه استفاده از ضبط و استناد صوتی و تصویری قابل قبول نیست و نمی توان در چنین موردی دلیل تلقی شود. اما از این موارد می توان به عنوان آمار و نشانه برای کمک به قاضی استفاده کرد و در صورت اصل بودن فیلم یا صوت مورد رسیدگی دادگاه قرار می گیرد. اما استقلال به تنهایی نمی تواند کافی باشد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۸ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۰۷:۵۵:۰۹ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

وکیل حقوقی

وکیل چیست؟


 

وکیل

وکیل بر اساس قراردادی به نام وکالت وکالت شخصی در امور حقوقی را انجام می دهد

. وکالتنامه

در قرارداد یا وکالت نامه برای موکل شما مشخص شده است. وکیل هم نماینده شخص است و هم واسطه او در انجام وظایف محوله. وقتی وکالت نامه ای بین موکل و موکل تنظیم می شود، مسئولیت هر دو طرف به وضوح مشخص می شود.

ما گفتیم؛ وظیفه وکیل حفظ حقوق موکل و نماینده و میانجی او در کلیه امور است. اما موکل نسبت به این وکالت وظایفی نیز در قبال وکیل خود دارد که باید به آن پایبند باشد. وکالتنامه ای که بین آنها تنظیم می شود یکی از رایج ترین و معتبرترین عقودی است که در همه جوامع و اذهان مطرح است. بنابراین راه اندازی وکیل اولین قدم در انجام هرگونه فعالیت حقوقی بین وکیل و موکل می باشد

انواع وکلا

اقسام وکلا عبارتند از: گاهی در دادگاه بیان وکیل پایه یک دادگستری را می شنویم و یا در جاهایی بیان وکیل مدنی را می شنویم. گاهی اوقات یک وکیل توسط یک نفر برای دیگری استخدام می شود. اما منظور ما اکثر انواع وکلا، وکلایی است که ما داریم.

هدف ما کمک گرفتن از وکیل منتخب برای امور قضایی یا غیر قضایی است؟؟ یا امور اداری مثل مسائل روزمره؟! یا وکیلی که شخص دیگری برای مسائل حقوقی و غیر فضایی استخدام کرده که خودش قادر به گرفتن وکیل نیست؟ مثلاً فردی در زندان است و برای برخی امور نیاز به نماینده قانونی دارد. پس در این مورد سه نوع وکیل به شرح زیر داریم.

وکیل؛ وکیلی که تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته های علوم پایه، فقه و حقوق گذرانده و در آزمون وکالت قبول شده است، رتبه بالایی در بین شرکت کنندگان این آزمون کسب کرده است. پس از اتمام دوره کارآموزی، این وکلا دارای مجوز و آماده ارائه خدمات حقوقی به جامعه خواهند بود. وکلای پایه یک دادگستری وکلای طراز اول جامعه حقوقی هستند و بسیار قانون گرا هستند.

وکیل مدنی؛ همه برای انجام امور اداری و حقوقی به وکیل مدنی نیاز دارند. وکیل مدنی و موکل برای تنظیم وکالتنامه و تنظیم وکالتنامه به دفتر اسناد رسمی مراجعه می کنند که به موجب آن وکیل نماینده قانونی شخص در امور است.

وکیل واجد شرایط؛ مواقعی پیش می آید که فرد برای دفاع از حقوق خود نیاز به وکیل دارد، اما به دلایلی توان خرید وکیل را ندارد. در نتیجه شخصی را به عنوان واسطه برای مشورت با وکیل و تنظیم قرارداد وکیل تعیین می کند.

به این نوع وکیل که توسط شخص دیگری استخدام می شود وکیل واسطه می گویند.

کلیه وکلا از وکلای رسمی قوه قضائیه هستند.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۶ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۱۰:۲۱:۴۱ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

ابعاد حقوق شهروندی


 

مجموعه قوانین حاکم بر روابط افراد جامعه را می توان حقوق شهروندی نامید. این حقوق متعلق به افرادی است

که «تابعیت» یک کشور را دارند. صرف نظر از رنگ، قومیت، نژاد، مذهب و طبقه اجتماعی.

اتباع هر کشور دارای حقوق و وظایفی هستند که در قالب قوانین مدون تصویب و برای اجرا به نهادها و دستگاه های اجرایی ابلاغ می شود.

اگر چه به ساکنان یک شهر شهروند نیز گفته می شود، اما این اصطلاح و حقوق مربوط به آن منحصراً زمانی به کار می رود که بخواهیم حقوق و منافع گروه خاصی از ساکنان یک کشور را درک و تشخیص دهیم. حقوق شهروندی را می توان مجموعه ای از قوانین حاکم بر روابط افراد جامعه نیز تعریف کرد. حقوق شهروندی یک حق ذاتی بشر است. این حقوق نیز غیر قابل انتقال و غیر قابل تقسیم هستند; به گونه ای که عناصر آن برای یکدیگر ضروری هستند. حال سوال این است که حقوق شهروندی به چه کسانی اعطا می شود؟ برای پاسخ به این سوال ابتدا مفهوم شهروند را بیان می کنیم. به گفته برخی کارشناسان، شهرنشینان زمانی به «شهروند» ارتقا می یابند که به حقوق یکدیگر احترام بگذارند و نسبت به جامعه مسئولانه رفتار کنند. نکته قابل توجه در این مورد این است که افرادی به شهروندانی تبدیل می شوند که دارای “شهروندی” یک کشور هستند. حقوق شهروندی نیز متعلق به شهروندان یک کشور صرف نظر از رنگ، قومیت، نژاد، مذهب و طبقه اجتماعی است.

در کشور ما نیز مسلمان بودن شرط برخورداری از حقوق شهروندی نیست. این حقوق در واقع رنگ و بوی ملی دارد و به صفات مذکور مانند رنگ، قومیت، نژاد، مذهب و طبقه اجتماعی مربوط نمی شود.

برخی از حقوق شهروندی مندرج در قانون اساسی عبارتند از:

تربیت بدنی و آموزش رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل آموزش عالی.

مشارکت عمومی در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.

تامین نیازهای همه جانبه افراد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و حقوق برابر در برابر قانون.

زبان و خط رسمی و رایج مردم ایران فارسی است. بنابراین اسناد رسمی، مکاتبات، متون و کتب رسمی باید به زبان و خط فارسی باشد، اما استفاده از گویش های محلی و قومیتی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است.

مردم ایران از هر قوم و قبیله از حمایت قانون یکسان برخوردارند و رنگ و نژاد و زبان و مانند اینها امتیازی نخواهند داشت.

همه مردان و زنان از حمایت یکسان قانون برخوردارند.

حیثیت، جان، مال، مسکن و شغل اشخاص مصون از تعرض و محفوظ است، مگر اینکه در قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد.

تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمی توان به صرف داشتن نظر تحت تعقیب قرار داد.

در نهایت حقوق شهروندی یکی از اساسی ترین و اساسی ترین حقوق افراد است که بدون آن شخصیت شهروندی شکل نمی گیرد.

در واقع حقوق شهروندی وظایف و مسئولیت ها را در میان افراد جامعه تعریف می کند و افراد را قادر می سازد تا در تغییرات اجتماعی مشارکت و همزیستی داشته باشند.

باید در نظر داشت که مشارکت شهروندان در اداره شهرها موجب ثبات، ثبات و تداوم قوانین و مقررات جامعه و در نتیجه مسئولیت پذیری بیشتر می شود و اگر این مشارکت با آگاهی از قوانین و مقررات همراه باشد. ، قطعا موثرتر خواهد بود.

آگاهی از حقوق و تکالیف شهروندی نیز زمینه تکالیف متقابل شهروندان و مسئولان را فراهم می کند.

مسائل مهم مربوط به حقوق شهروندی

از جمله موضوعات و موضوعاتی که در حوزه حقوق شهروندی مطرح می شود، حقوق شهروندی و کودکان است. حقوق شهروندی و زنان؛ حقوق شهروندی به عنوان مشتری؛ حقوق شهروندی، بهداشت و محیط زیست؛ حقوق شهروندی و سازمان های مردم نهاد (نظریه مترقی رئیس قوه قضاییه آیت الله رئیسی در خصوص مداخلات اجتماعی سازمان های مردم نهاد به ویژه در قوه قضاییه)؛ شهرداری ها، شوراهای شهر و محله و حقوق شهروندی؛ حقوق شهروندی و فرهنگ آپارتمان نشینی؛ حقوق شهروندی بازرگان و رعایت حقوق خیابانی و حقوق شهروندی نیاز به زیرساخت ها و تغییر در رفتارها یا سرگرمی ها را در کلام ذکر کرد.

همچنین نظارت و تذکر به شهروند مسئول در چارچوب حقوق شهروندی با الهام از موضوع امر به معروف و نهی از منکر. حقوق شهروندی با محوریت حقوق اقتصادی و رویکرد مشارکت مردمی (ایجاد نهاد ملی برای ادغام و تقویت رفتارهای مثبت اجتماعی) مانند عدم خرید کالای خاص و مطالبه جمعی برای موضوعی خاص مانند اعتراض جمعی به کار. برخی از اتحادیه ها یا صحنه های ورزشی یا ممنوعیت بزرگ در مورد موضوعی مانند طرح بی خدا 2030 یا عمومیج ممنوعیت هماهنگی قیمت تلفن برای افزایش قیمت، نوسانات بازار و تصمیم گیری خارج از شبکه و … به منظور ایجاد تعادل در بازار به منظور کمک به دولت. موضوع دیگری است که در حوزه حقوق شهروندی قابل بررسی است.

مجموعه قوانین حاکم بر روابط افراد جامعه را می توان حقوق شهروندی نامید. این حقوق متعلق به افرادی است

که «تابعیت» یک کشور را دارند. صرف نظر از رنگ، قومیت، نژاد، مذهب و طبقه اجتماعی.

اتباع هر کشور دارای حقوق و وظایفی هستند که در قالب قوانین مدون تصویب و برای اجرا به نهادها و دستگاه های اجرایی ابلاغ می شود.

اگر چه به ساکنان یک شهر شهروند نیز گفته می شود، اما این اصطلاح و حقوق مربوط به آن منحصراً زمانی به کار می رود که بخواهیم حقوق و منافع گروه خاصی از ساکنان یک کشور را درک و تشخیص دهیم. حقوق شهروندی را می توان مجموعه ای از قوانین حاکم بر روابط افراد جامعه نیز تعریف کرد. حقوق شهروندی یک حق ذاتی بشر است. این حقوق نیز غیر قابل انتقال و غیر قابل تقسیم هستند; به گونه ای که عناصر آن برای یکدیگر ضروری هستند. حال سوال این است که حقوق شهروندی به چه کسانی اعطا می شود؟ برای پاسخ به این سوال ابتدا مفهوم شهروند را بیان می کنیم. به گفته برخی کارشناسان، شهرنشینان زمانی به «شهروند» ارتقا می یابند که به حقوق یکدیگر احترام بگذارند و نسبت به جامعه مسئولانه رفتار کنند. نکته قابل توجه در این مورد این است که افرادی به شهروندانی تبدیل می شوند که دارای “شهروندی” یک کشور هستند. حقوق شهروندی نیز متعلق به شهروندان یک کشور صرف نظر از رنگ، قومیت، نژاد، مذهب و طبقه اجتماعی است.

در کشور ما نیز مسلمان بودن شرط برخورداری از حقوق شهروندی نیست. این حقوق در واقع رنگ و بوی ملی دارد و به صفات مذکور مانند رنگ، قومیت، نژاد، مذهب و طبقه اجتماعی مربوط نمی شود.

برخی از حقوق شهروندی مندرج در قانون اساسی عبارتند از:

تربیت بدنی و آموزش رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل آموزش عالی.

مشارکت عمومی در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.

تامین نیازهای همه جانبه افراد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و حقوق برابر در برابر قانون.

زبان و خط رسمی و رایج مردم ایران فارسی است. بنابراین اسناد رسمی، مکاتبات، متون و کتب رسمی باید به زبان و خط فارسی باشد، اما استفاده از گویش های محلی و قومیتی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است.

مردم ایران از هر قوم و قبیله از حمایت قانون یکسان برخوردارند و رنگ و نژاد و زبان و مانند اینها امتیازی نخواهند داشت.

همه مردان و زنان از حمایت یکسان قانون برخوردارند.

حیثیت، جان، مال، مسکن و شغل اشخاص مصون از تعرض و محفوظ است، مگر اینکه در قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد.

تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمی توان به صرف داشتن نظر تحت تعقیب قرار داد.

در نهایت حقوق شهروندی یکی از اساسی ترین و اساسی ترین حقوق افراد است که بدون آن شخصیت شهروندی شکل نمی گیرد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۰۷:۱۵:۵۳ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)