بک لینک -
سايت پیش بینی
وان ایکس بت
سایت شرط بندی انفجار
سایت شرط بندی
سایت بازی انفجار
سایت شرط بندی فوتبال
سایت enfejar
بت فوروارد
جت بت
سایت پیش بینی فوتبال
sibbet90
وان ایکس بت
سایت بازی انفجار
پوکر آنلاین
بت بال 90
انفجار آنلاین
جت بت
بازی انفجار
سایت بازی انفجار
 وکیل متخصص در مشهد وکیل متخصص در مشهد .

وکیل متخصص در مشهد

به اجرا گذاشتن مهریه چقدر طول می کشد؟


اجرای مهریه چقدر طول می کشد؟
یکی از راه هایی که زن می تواند مهریه خود را دریافت کند، اجرای مهریه است. اما مدت زمان اجرای مهریه یکی از سوالات و دغدغه های مردم است. مهریه یکی از حقوق زن است و به موجب عقد نکاح متعلق به زن است. اما گاهی با وجود مطالبه مهریه زن، مهریه را نمی پردازد و زن مجبور می شود به طرق دیگری اقدام کند.

یکی از مهم ترین راه های مطالبه مهریه اجرای مهریه است. گفتنی است اجرای مهریه از نظر قانونی موجب تسریع در دریافت مهریه نمی شود و رسیدگی در این موارد طولانی است. اما اجرای مهریه و دریافت حکم جذب همسر می تواند او را برای پرداخت مهریه تحت فشار قرار دهد.

بنابراین در پاسخ به این سوال که اجرای مهریه چقدر طول می کشد، زمان اقدام و وصول حکم توقیف چندان طولانی نیست، اما مدت رسیدگی و دریافت مهریه طولانی است و حتی ممکن است چندین سال طول بکشد. در صورت اطمینان از تمکن مالی زوجین برای پرداخت مهریه، بهتر است علاوه بر اجرای مهریه، از طریق اجرای ثبت، فهرست اموال مرد را نیز ارائه و اموال را تصرف کنید. اتفاق افتادن

در این صورت امکان پرداخت مهریه در زمان کوتاه افزایش می یابد. همچنین می توانید با مطالبه مهریه مرد را از بیرون رفتن منع کنید که این امر نیز می تواند در پرداخت مهریه در مدت کوتاهی موثر باشد. اگر مطالبه مهریه مربوط به طلاق باشد در این صورت این اقدام می تواند راهگشا باشد. be اما اگر قصد طلاق ندارید، لازم به ذکر است که علاوه بر نگرانی از زمان اجرای مهریه، این مشکل نیز وجود دارد که این عمل می تواند اساس زندگی مشترک شما را از بین ببرد. اگر بتوانید با توافق و رضایت طرفین مهریه خود را دریافت کنید این کار منطقی تر و سریعتر است.

تبصره: هزینه دادرسی اجرای مهریه به عهده زوجه می باشد.
همچنین طبق قانون مهریه تا 110 سکه برای ضمانت اجرای نکاح وجود دارد. یعنی برای 110 سکه یک مرد دستگیر می شود اما بیشتر از آن نمی توان مرد را زندانی کرد.
اگر قصد مصادره اموال مرد را برای پرداخت مهریه دارید باید با عرضه مناسب معادل 3.5 سکه از کل مطالبه شده به دادگاه ارائه شود.
در این مقاله به این سوال پاسخ دادیم که اجرای مهریه چقدر طول می کشد؟ برای کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره حقوقی در خصوص دریافت مهریه و در صورت نیاز به استخدام وکیل مناسب می توانید به سایت آوای وکیل مراجعه نمایید.

فراموش نکنید که زمان در فرآیند دریافت جهیزیه بسیار مهم است. به همین دلیل مدت زمان اجرای جهیزیه برای شما مهم است. در زمان وصول جهیزیه انجام هر کاری و هر اقدام قانونی در زمان مناسب بسیار مهم است. تاخیر شما در اقدام ممکن است مدت دریافت مهریه شما را ماهها به تاخیر بیندازد. به همین دلیل است که دانستن زمان مناسب برای انجام هر کاری مهم است.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۰۲:۲۶:۴۵ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

حضانت فرزند پس از طلاق

 

 


طلاق یکی از مهمترین پرونده هایی است که امروزه در دادگاه ها بررسی می شود. طلاق تنها مربوط به جدایی طرفین نیست و موارد بسیار دیگری را نیز شامل می شود. یکی از این موارد مربوط به فرزندان طرفین است. حضانت فرزند پس از طلاق یکی از مهمترین موارد طلاق است که باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد. قوانین زیادی برای حضانت فرزندان پس از طلاق تدوین شده است که در این مقاله به آنها می پردازیم. در ماده 1168 قانون مدنی تصریح شده است که حضانت فرزندان حق و تکلیف پدر و مادر است مگر اینکه آن دو از یکدیگر جدا باشند. لایو که در ادامه قوانین آن به طور کامل توضیح داده خواهد شد. اهمیت تعیین حضانت فرزند پس از طلاق در قانون

یکی از مهمترین قوانینی که در ایران برای حمایت از خانواده تدوین شده، قانون حمایت از خانواده است. در این قانون تصریح شده است که حضانت فرزندان تعیین نمی شود و حکم طلاق صادر نمی شود.

 


همچنین این قانون در مورد حضانت فرزندان قبل از طلاق چنین می گوید:

 


... در خصوص حضانت و نگهداری از فرزندان و نحوه پرداخت هزینه های حضانت و نگهداری تصمیم مقتضی می گیرد. همچنین دادگاه باید با توجه به وابستگی عاطفی و مصلحت طفل، ترتیب، زمان و مکان ملاقات او با والدین و سایر بستگان را تعیین کند. حضانت طفل پس از طلاق تا هفت سالگی

طبق قانون جدیدی که در سال 1381 بنا به مصلحت و تشخیص طفل وضع شد، حضانت طفل پس از طلاق بر اساس سن او تا هفت سالگی و بعد از آن تعیین می شود. مطابق ماده 1169 قانون مدنی:

 


برای حضانت فرزندی که پدر و مادرش جدا از هم زندگی می کنند، مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و بعد از آن با پدر است. با توجه به علاقه کودک حضانت او تا 7 سالگی با مادر است. مگر اینکه مادر دیوانه شود، یا دوباره ازدواج کند. در ماده 1170 قانون مدنی آمده است که اگر مادر در این 7 سال دچار جنون یا ازدواج مجدد شود، پس از طلاق، حضانت طفل به عهده پدر خواهد بود.

 


لازم به ذکر است که اگرچه این موارد به صراحت تعیین شده است، اما بسته به مورد ممکن است تغییر کنند. یعنی اگر پدر صلاحیت نداشته باشد یا خوب باشد که فرزند نزد مادر بماند، دادگاه حضانت طفل را از او نمی گیرد. تشخیص این پرونده بر عهده قاضی و دادگاه صالح است. حضانت طفل بعد از طلاق بعد از هفت سالگی

بعد از هفت سالگی طبق قانون باید حضانت به پدر داده شود. اما در تبصره ماده ۱۱۶۹ آمده است که پس از هفت سالگی در صورت بروز اختلاف، حضانت طفل با رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه است.

 


یعنی اگر بعد از هفت سالگی مشخص شود که پدر صلاحیت نگهداری از فرزندان را ندارد و پس از طلاق نیز توانایی دریافت حضانت فرزند را ندارد، حضانت با مادر باقی می ماند.

در بالا اشاره کردیم که اگر مادر قبل از ۷ سالگی دچار جنون یا ازدواج مجدد شود، حضانت به پدر محول می شود. اما شرایط دیگری نیز وجود دارد که به موجب آن پس از طلاق، حضانت طفل از یکی از طرفین سلب می شود. در قانون آمده است که حضانت فرزندان را نمی توان از کسی سلب کرد مگر به دلیل قانونی.

 


در ماده 1173 قانون مدنی چنین آمده است:

 


هر گاه به دلیل عدم مراقبت یا انحطاط اخلاقی والدینی که طفل تحت حضانت اوست، سلامت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر قرار گیرد، دادگاه می تواند بنا به درخواست بستگان طفل یا به تقاضای قیم او تصمیم بگیرد. یا به درخواست رئیس حوزه قضایی. فرزندخواندگی برای حضانت فرزند

 

 

 

1) اعتیاد مضر به الکل، مواد مخدر و قمار.

2) شهرت به فساد اخلاقی و فحشا.

3) ابتلا به بیماری های روانی با تشخیص پزشکی قانونی.

4) آزار و اذیت کودک یا اجبار او به مشاغل غیراخلاقی مانند فساد و فحشا، تکدی گری و قاچاق.

5) تکرار حمله خارج از حد معمول.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۰۲:۲۴:۴۵ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

انتقال اموال قبل از تقاضای جهیزیه


انتقال اموال قبل از تقاضای جهیزیه
شما قطعاً بسیاری از ادعاهای مربوط به جهیزیه و خواستار آن از دوستان و خانواده خود را شنیده اید. در حقیقت ، جهیزیه یکی از حقوق قانونی زنان است و زنان می توانند تحت هر شرایطی آن را از همسران خود دریافت کنند. حال خوب است بدانید که این روزها مردان معمولاً به دنبال روشهای مختلفی برای جلوگیری از پرداخت جهیزیه به همسران خود هستند و ممکن است برای جلوگیری از آن هر کاری انجام دهند! یکی از اقداماتی که مردان معمولاً برای جلوگیری از پرداخت جهیزیه انجام می دهند ، انتقال اموال قبل از تقاضای جهیزیه است. در ادامه ، ما این موضوع را به طور کامل بررسی خواهیم کرد. به ما بپیوند. آیا انتقال اموال قبل از خواستار جهیزیه جرم محسوب می شود؟
در قانون معامله ، فرار از دین یک جرم محسوب می شود و مجازات برای آن تعیین می شود. طبق ماده 4 شیوه اجرای مجازات های مالی ، اگر شخصی با قصد فرار از دین و تعهدات مالی خود ، اموال را به شخص دیگری منتقل کند ، عمل وی یک جرم محسوب می شود و مجازات وی حبس است و اگر آگاهانه انتقال دهنده آگاهانه است و آگاهانه قبلاً چنین معامله ای را انجام داده است ، وی همچنین همدست در این جنایت محسوب می شود ، در این صورت همان ملک ، و اگر ملک نابود یا منتقل شده باشد ، همان یا قیمت آن از دارایی انتقال دهنده گرفته می شود به عنوان جریمه و به متقاضی داده می شود. با این حال ، طبق توضیحات زیر ، انتقال اموال قبل از تقاضای جهیزیه فرار از دین محسوب نمی شود ، بنابراین این یک جرم یا مجازات نیست. آیا انتقال اموال قبل از خواستار جهیزیه فرار از دین را در نظر گرفته است؟
نه خوب است بدانید که اگر دارایی این مرد قبل از دادخواست جهیزیه یا تقاضای جهیزیه از زن بدست آید ، به عنوان فرار از دین در نظر گرفته نمی شود. در حقیقت ، درست همانطور که جهیزیه یک حق است و زنان حق آن را دارند ، مالکیت ملک حق انجام هر کاری را که مالک می خواهد با آن انجام دهد ، ایجاد می کند. بنابراین ، در صورت انتقال ملک قبل از جهیزیه ، فرار از دین محسوب نمی شود.

آیا انتقال ملک قبل از تقاضای جهیزیه یک معامله رسمی است؟
خوب است بدانید که تحت شرایط خاص ، انتقال ملک قبل از خواستار جهیزیه می تواند یک معامله رسمی در نظر گرفته شود. قبل از آن ، بهتر است مفهوم معامله رسمی را بررسی کنیم. منظور از معامله رسمی در انتقال ملک قبل از تقاضای جهیزیه چیست؟
در حقیقت ، آن را معامله رسمی خوانده می شود که به شکل واقعی خود انجام نمی شود و پول بین طرفین معامله رد و بدل نمی شود و در نتیجه ، هیچ یک از طرفین معامله قصد و هدف انجام آن را ندارند معامله اگر چنین شرایطی وجود داشته باشد ، می توان ثابت کرد که معامله یک معامله رسمی است و پس از طی کردن روند ، دادگاه دستور لغو چنین معامله ای را صادر می کند.

حال اگر مردی پس از پیاده سازی همسرش با اموال خود سر و کار داشته باشد ، گفته می شود که این معامله رسمی است و دادگاه آن را باطل می کند. حال ممکن است سوالی داشته باشید که اگر مرد قبل از خواستار جهیزیه از زن ، ملک را منتقل کند ، این تعهد چیست؟ آیا می توان آن معامله را رسمی در نظر گرفت؟ توجه داشته باشید که اگر چنین وضعیتی وجود داشته باشد ، یعنی وقتی مرد به دلیل جهیزیه به همسرش بدهکار است ، اگر معامله انجام دهد و به عنوان مثال ، اموال خود را به یکی از بستگان خود منتقل کند ، این معامله اساساً رسمی تلقی می شود ، مگر اینکه کسی که می تواند ثابت کند که به هیچ وجه رسمی نیست مانند پرداخت پول و غیره. با توجه به آنچه گفته شده است ، معمولاً اثبات رسمی بودن معامله ای که قبل از تقاضا برای جهیزیه اتفاق می افتد آسان نیست ، اما اگر چنین باشد معاملات اگر تقاضا برای جهیزیه انجام شود ، معمولاً ثابت می شود که معامله رسمی است و دادگاه نیز چنین معاملات را راحت تر لغو می کند. در این صورت ، توقیف اموال این مرد برای مبلغ بدهی وی صادر می شود؟
خوب است بدانید که اگر شرایطی وجود داشته باشد ، دادگاه به درخواست همسر ، تصرف اموال مرد را صادر می کند ، مانند ؛

به طور کلی ، مالی وجود دارد.
انتقال دهنده همچنین باید از هدف و اهداف انسان آگاه باشد.
همسر می تواند ثابت کند که معامله انجام شده توسط این مرد غیر واقعی بود.
همسر باید ثابت کند که هدف این مرد در انجام معامله فرار از دین بود.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۰۲:۲۳:۵۷ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

چگونه یکباره مهریه را دریافت کنیم؟


چگونه یکباره مهریه را دریافت کنیم؟
مهریه یکی از مهمترین حقوق زن است که با عقد ازدواج حاصل می شود. این حق به دو صورت تعیین می شود. وقتی مرد توانایی مالی برای پرداخت مهریه را داشته باشد می تواند مهریه را دریافت کند. اما در صورت مطالبه که از انواع مهریه رایج است، در زمان مطالبه مهریه، شوهر باید آن را بپردازد. پس در پاسخ به این سوال که چگونه می توان مهریه را یکجا دریافت کرد، باید گفت که مهریه باید یکجا پرداخت شود، زیرا این حق زن که با انعقاد عقد به طور کامل در اختیار زن است. قرارداد ازدواج مهریه باید یکجا پرداخت شود مگر اینکه توانایی مالی برای پرداخت یکجای مهریه وجود نداشته باشد.

در واقع زوجین می توانند ادعا کنند که پرداخت یکجا مهریه برایشان مشکل است که در این صورت دادگاه رای به تقسیم مهریه صادر می کند. برای تقسیم مهریه، مرد باید حکمی تحت عنوان حکم «اعسار» دریافت کند. برای حکم طلاق زوجین باید ثابت کنند که نمی توانند تمام مهریه را یکجا پرداخت کنند. دادگاه پس از وصول حکم طلاق، مهریه را بر اساس شرایط مرد و زن تقسیم می کند. در صورتی که هر یک از طرفین از نحوه پرداخت اقساط ناراضی باشند می توانند به آن اعتراض کنند.

توقیف اموال برای دریافت مهریه
ممکن است مرد بتواند مهریه را به صورت یکجا بپردازد اما از این کار امتناع می کند و مدعی عدم تمکن مالی است. در این صورت زوجه می تواند فهرستی از اموال مرد را ثبت و دستور توقیف بگیرد. بر اساس این حکم تمام اموال مرد مصادره می شود مگر مستثنیات دین. مقصود از مستثنیات دین، اموالی است که اگر مصادره شود، مرد در زندگی و امرار معاش دچار مشکل می شود. پس از توقیف اموال مرد، زن باید به سرعت از طریق دادگاه مهریه را دریافت کند، در غیر این صورت مرد می تواند حکم توقیف مال را لغو کند. پس از توقیف مال، در صورت استنکاف مرد از دادن مجدد مهریه زن، دادگاه مال را از طریق مزایده می فروشد و مهریه زن را می پردازد.

تبصره: زن برای دریافت حکم توقیف باید حمایت مناسبی از دادگاه انجام دهد. مبلغ مقرر برای این مورد 3/5 کل سکه های ادعایی می باشد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۰۲:۲۲:۴۹ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

مضرات طلاق از مرد

 

مضرات طلاق از مرد

ازدواج و زندگی مشترک همیشه به نتیجه مطلوب نمی رسد و گاهی با بن بست مواجه می شوند. در چنین مواقعی که با وجود تلاش طرفین نتیجه ای برای ادامه زندگی حاصل نمی شود، طلاق تنها راه پیش رو خواهد بود. طلاق به معنای پایان قانونی ازدواج است و به دو صورت توافقی و غیر توافقی انجام می شود. مضرات طلاق از طرف زن یا مرد از مواردی است که قبل از اقدام باید مورد توجه قرار گیرد.

 


در طلاق توافقی نیز معایبی وجود دارد که طرفین به طلاق رضایت داده و با رضایت خود این کار را انجام می دهند. مرد به عنوان یکی از طرفین می تواند تقاضای طلاق کند اما قبل از آن باید از مضرات طلاق از جانب مرد آگاه باشد که در این مقاله به طور کامل به توضیح آن می پردازیم.

 


طبق ماده 1133 قانون مدنی، طلاق از سوی مرد به شرح زیر پیش بینی شده است: «مرد می تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه از زن خود تقاضای طلاق کند». اکثر افراد با استناد به این مقاله فکر می کنند که هیچ مانعی برای طلاق زن وجود ندارد. این در حالی است که این دسته از افراد هیچ اطلاعی از مضرات طلاق از مرد ندارند. مهمترین مضرات طلاق از مرد

در این قسمت به 3 مورد از مهمترین مضرات طلاق از مرد می پردازیم:

 


1- آوردن دلایل محکمه پسند برای طلاق

در گذشته طبق قانون مدنی مرد می توانست هر زمانی که بخواهد زن خود را طلاق دهد و محدودیتی در این زمینه وجود نداشت. اما در سال های گذشته تغییراتی در قانون ایجاد شد که مطلق بودن این قانون را تغییر داد. قانونگذاران کشور این ماده را دور از عدالت دانسته و تغییراتی در قانون ایجاد کردند. یکی از مهمترین مضرات طلاق از مرد که در اثر تغییر قانون ایجاد شده است به شرح زیر است:

 


مرد نیز مانند زن باید تقاضای طلاق کند و دلایل طلاق و مشکلات زندگی خود را به دادگاه توضیح دهد. یعنی اینکه چرا زندگی برایش سخت شده و نمی تواند با همسرش ادامه دهد. از آنجایی که قانون شرایط خاصی را پیش بینی نکرده است، گاه رویه دادگاه ها مانند گذشته است و صرف درخواست طلاق موجب صدور حکم می شود. اما دادگاه ممکن است تقاضای طلاق و دلایل مرد را برای طلاق کافی نداند و حکم را صادر نکند.

 


2- بزرگترین مضرات طلاق از مرد; پرداخت حقوق زنان

الف- پرداخت مهریه

یکی دیگر از ضررهای طلاق از مرد این است که اگر مرد درخواست کرده باشد، باید مهریه زن به طور کامل پرداخت شود. تا زمانی که بر سر تمام دیون زن و مرد توافق نشود، دادگاه حکم طلاق را صادر نمی کند. در ماده 29 قانون حمایت از خانواده آمده است:

 


«ثبت طلاق موکول به تأدیه حقوق مالی زوجه است، همچنین در صورت رضایت زوجه یا صدور حکم قطعی نفقه یا تقسیم زوج، طلاق ثبت می‌شود».

 


ممکن است زن مهریه خود را ببخشد، اما معمولاً وقتی مرد تقاضای طلاق می کند، زن مهریه خود را به طور کامل مطالبه می کند و تا زمانی که این حق پرداخت نشود، امکان صدور حکم طلاق وجود ندارد. در این صورت از مضرات طلاق از مرد، اگر بتوانید توانایی خود را در پرداخت یکجای مهریه ثابت کنید، مهریه تقسیم می شود.

وقتی صحبت از مضرات طلاق از طرف مرد می شود، منظور پرداخت تمام حقوق زن است. در هنگام طلاق، زن مستحق ادای ایام عقد است که برای اموری است که خارج از تکلیف زوجه بوده ولی او انجام داده است.

 


بر اساس تبصره ماده 336 قانون مدنی، حقوق متعارف ایام عقد به شرح زیر تعریف شده است:

 


«در صورتی که زوجه کاری را که شرعاً بر عهده او نیست و ثواب شرعی دارد، به امر شوهر و بدون قصد انفاق انجام داده باشد و برای دادگاه ثابت شود، دادگاه محاسبه می کند. پاداش کار انجام شده و دستور پرداخت آن.»

 


همانطور که در ماده 29 قانون حمایت خانواده نیز اشاره شده است، اجرت عرفی ایام عقد نیز جزو حقوق زنان محسوب می شود و تا زمانی که طلاق پرداخت نشود، طلاق صادر نمی شود. نفقه از دیگر حقوق زن است که البته باید در دوران عقد پرداخت شود. اگر زوجه در دادگاه خانواده ثابت کند که در دوران عقد نفقه دریافت نکرده است، دادگاه مرد را به پرداخت آن محکوم می‌کند و تا زمانی که نفقه را کامل نپردازد، حکم صادر نمی‌شود.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۰۲:۲۲:۲۲ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

کلیات قانون مالیات

 

سازمان امور مالیاتی: وظایف شناسایی و تشخیص درآمدهای مشمول مالیات با تاکید بر انتزاع آنها از سایر وظایف و مطالبه و وصول مالیاتهای موضوع قانون و نیز اداره امور مالیاتی و سازمان امور مالیاتی را بر عهده دارد. وظایف مذکور با توجه به صلاحیت ها، مسئولیت های فنی و تخصص انجام می شود. طبق قانون، اداره امور مالیاتی حسب مورد را به مقامات مالیاتی یا سایر مراجع محول می کند.
سازمان امور مالیاتی: سازمان امور مالیاتی واحد سازمانی مشخصی است که شامل بخشهای اداری کوچکتری به نام واحدهای مالیاتی است و بر اساس محدوده جغرافیایی، منابع مالیاتی نوع مودیان یا بر اساس نوع وظیفه با تعداد کافی واحد مالیاتی تشکیل می شود. .

واحد مالیاتی: کوچکترین قسمت تقسیم اداری است که بر اساس محدوده جغرافیایی، منابع مالیاتی، نوع مودیان و یا بر اساس وظایف مقرر در قانون توسط سازمان تعیین می شود.
مأموران مالیاتی: کلیه کارکنانی که وظیفه شناسایی، شناسایی مطالبات و وصول مالیات موضوع قانون را بر عهده دارند مأمور مالیاتی می‌گویند که دارای عناوین شغلی معاون مالیاتی، کارشناس مالیاتی، کارشناس ارشد مالیاتی (ممیز مالیاتی) و رئیس اداره امور مالیاتی باشند. و رئیس امور مالیاتی. هستند.

رئیس اداره مالیات: از بین کارکنان سازمان دارای مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر با حداقل سه سال سابقه کار به عنوان کارشناس ارشد مالیاتی انتخاب می شود و نظارت بر واحدهای مالیاتی را بر عهده دارد و وظایف خود را تحت عنوان نظارت رئیس امور مالیاتی
رئیس امور مالیاتی: از بین کارکنان سازمان دارای مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر و حداقل سه سال سابقه خدمت به عنوان رئیس اداره مالیات انتخاب می شود و مسئولیت نظارت بر ادارات مالیاتی و نظارت بر حسن اجرای مقررات را بر عهده دارد.

مودیان مالیاتی: اشخاص حقیقی یا حقوقی که برای هر گونه فعالیت اقتصادی یا معامله و دارایی باید به دولت مالیات بپردازند.
پرونده مالیاتی: هر مؤدی باید مدارک و اطلاعات هویتی، کاری و مالی خود را جمع آوری و به اداره امور مالیاتی تحویل دهد. تمامی این اسناد تحت عنوان پرونده مالیاتی در اداره مالیات با شماره منحصر به فردی که به وی اختصاص داده شده نگهداری می شود.

اظهارنامه: عبارت است از گزارش عملکرد یا رویدادهای مالی اشخاص حقیقی یا حقوقی که در انواع مختلف برای تعیین میزان مالیات در بازه های زمانی معین به سازمان مالیاتی تهیه و تنظیم می شود.
برگ تشخیص مالیات: گواهی رسمی است که سازمان امور مالیاتی بر اساس اظهارنامه ای که مؤدی تنظیم و تسلیم کرده و همچنین بررسی هایی که مأموران مالیاتی دارند، نتیجه رسیدگی و رسیدگی خود را به مؤدی (مودیان) اعلام می کند. ساخته شده است. با توجه به عملکرد واقعی مؤدی، میزان مالیات بر اساس قانون تعیین می شود.

مراجع حل اختلاف مالیاتی: در مواردی که برگ تشخیص مالیات صادر و به مؤدی ابلاغ می‌شود، در صورت اعتراض مؤدی می‌تواند در مهلت‌های مقرر در قانون برای ارائه دلایل و مدارک خود به سازمان امور مالیاتی مراجعه و درخواست کند. اعاده دادرسی تا زمانی که موضوع حل شود. رئیس امور مالیاتی و در صورت عدم حصول نتیجه مطلوب حسب اختلاف یا در شورای عالی یا هیات های حل اختلاف مالیاتی و در نهایت دیوان عدالت اداری بررسی و اتخاذ تصمیم نماید.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۰۲:۲۱:۰۲ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

ارکان و نحوه شکایت برای استرداد مهریه


جهیزیه به مجموعه وسایل و اشیایی اطلاق می شود که هنگام عزیمت عروس به خانه بخت توسط خانواده دختر به دست او می رسد. در بسیاری از خانواده ها رسم بر این است که زن با استفاده از دارایی و افرادش تمام یا بخشی از اثاثیه مورد نیاز خود را برای شوهرش می برد. این رسم به دلایل مختلف اجتماعی و روانی ایجاد شده است. تأمین معاش خانواده بر عهده شوهر است. اما زن نیز می خواهد در این تلاش به او کمک کند. آوردن جهیزیه به معنای ترک مالکیت یا شریک شدن شوهر در آن نیست، حق مالکیت زن باقی است؛ بلکه شوهر نیز از منافع آن بهره می برد و می تواند از این مال به صورت متعارف استفاده کند. از نظر حقوقی، مهریه نوعی تصرف غیرقانونی است و هیچ حقی برای شوهر ایجاد نمی کند; بنابراین هر وقت زن بخواهد می تواند مهریه را به دیگری منتقل کند یا به خانه پدری برگرداند. اما از نظر اخلاقی، زن اموال را به خانواده اختصاص می دهد تا در تامین نیازهای اعضای آن خرج کند.

ارکان و نحوه شکایت برای استرداد مهریه

استرداد جهیزیه مانند سایر دعاوی اجرت المثل دارای شرایط عام و اختصاصی است که غیر از شرایط عمومی باید دارای شرایط اختصاصی نیز به شرح زیر باشد:

مالکیت خواهان بر ملک مورد ادعا

رکن اول دعوی استرداد، وجود دلایل و مدارک دال بر مالکیت خواهان بر اموال مورد مطالبه استرداد است. به عبارت دیگر، دعوی استرداد در مورد اموالی که در اختیار زن است پذیرفته می شود. در صورت بروز اختلاف باید طبق ماده 93 قانون اجرای احکام مدنی حل و فصل شود که مقرر می دارد: «از اموال منقول در محل سکونت زوجین، آنچه متعلق به زوج است متعلق به زوج است. بقیه طبق مقررات این قانون بین آنها مشترک تلقی می شود، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود، عمل کرده است، بنابراین در مرحله اول باید به عرف و وضعیت محلی که مرسوم است توجه کند. تمام اثاثیه منزل به زن به عنوان جهیزیه خانه شوهر مخصوصاً در جایی که عقد طولانی نبوده و زن ثروتمند است باید از شوهر مطالبه کند و از او دلیل مالکیت بخواهد برعکس وقتی زن از خانواده ثروتمندی نیست و دعوا بر سر چیزهای گرانبهایی است که معمولاً زن توانایی خرید آن را ندارد و یا تاریخ وقوع آن گذشته است به طوری که بقای مال مورد منازعه بعید به نظر می رسد، زن باید به عنوان مال منازعه در نظر گرفته شود. مدعی »

در فرض عدم وجود مدرک خارجی باید از مرجع تصرف کمک خواست. ماده 35 قانون مدنی مقرر می دارد: «تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود». مثلاً اگر ملک را در صندوق امانات یا اتاق مخصوص خود نگهداری می کند، باید مالک و مدعی دیگر محسوب شود. همچنین اگر مال منحصراً مورد استفاده یکی از آن دو باشد، تصرف او در مال از دیگری قویتر است و مال در تصرف است.

تسلیم مال موضوع (جهیزیه)

طبق اسناد محکمه باید ثابت شود که مال به زوجه واگذار شده است یا اینکه مال توسط زوجه به زندگی مشترک وارد شده است. بنابراین اگر زوجه از شوهر خود رسیدی مبنی بر وجود مال و تسلیم آن داشته باشد که در فقه به آن صیغه مهریه گفته می شود، دو فرض پیش می آید:

در صورت موجود بودن فهرست مهریه: «با فرض اینکه فهرست مهریه با امضای زوج در اختیار زن باشد، باید دادخواست استرداد مهریه و استناد به فهرست با این توضیح که لیست در خطر تعویض و جابجایی است." به دادگاه صالح ارائه شود.»

در صورت در دسترس نبودن لیست جهیزیه: در چنین شرایطی استرداد دستگاه مشکل است. در صورتی که زن فاکتور خرید معتبر و شهادت شاهد و احتمالاً رسید باربری شهری که دستگاه را به آدرس زوج حمل کرده است داشته باشد، می تواند از شورای حل اختلاف ملکی مدرک ارائه کند. برای تقدیم دادخواست به دادگاه بر اساس این حکم آنچه در خانه است را تهیه و فهرست کنید.

وجود یا بقای عین (جهیزیه)

همانطور که گفته شد، آوردن مهریه به زندگی مشترک، مفهوم اباحه تصرف و استفاده مشترک از این مال است. به این ترتیب مهریه شوهر امانتی برای این اموال است و ضرر و زیان جهیزیه جز در صورت سوء استفاده و اسراف شوهر بر عهده شوهر نخواهد بود. با این تحلیل زوجه باید در یکی از آراء وجود و بقای مهریه را ثابت کند. در دیوان عالی کشور نیز آمده است: «داشتن قبض مهریه ازدواج به تنهایی برای مطالبه کافی نخواهد بود، بلکه زوجه باید ثابت کند که مهریه در خانه شوهر باقی مانده است». به منظور حفظ حقوق زوجه به موجب قاصل برآورد، در صورت شک در تلف و بقا، وجود مال فرض می شود و در صورت تلف، شوهر مدعی تلقی می شود و بار اثبات دعوی بر دوش اوست. در صورت عدم وجود عین مال طبق ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاه بدون ورود به ماهیت دعوی، قرار عدم رسیدگی به دعوی صادر می کند.

دعوای استرداد جهیزیه یک دعوی عینی است و هر جا مسئولیت شخص شامل استرداد عین خارجی باشد باید استرداد آن را درخواست کرد. قیمت آن قبل از تلف موضوع دعوی یا خواسته تعیین نشده است. تبدیل دعوای استرداد جهیزیه به دعوای مبلغی دلیل بر تغییر نوع دعوا از استرداد به دعوی است که در این دعوا ابتدا باید منشا دعوی مانند هر دعوای دیگری ثابت شود و در اینجا ابتدا زوجه باید ثابت کند. ارکان خاص دعوی استرداد و پس از اثبات ضرر و سپس مطالبه قیمت با رعایت شرایط و در زمان تقدیم دادخواست باید از ابتدا خواسته خود را به همین ترتیب تعیین کند. یعنی طلب پول که باید تمام شرایط فوق را نیز همراه با تلف شدن عین ثابت کند.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۰۲:۲۰:۲۸ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

اولین جلسه دادرسی


اولین جلسه دادرسی یکی از مهمترین جلسات رسیدگی است که قانونگذار امتیازات زیادی را برای خواهان و خوانده در نظر گرفته است. استفاده از امتیازات مستلزم آگاهی طرفین و وکلای آنها از این امتیازات است. قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 در موارد متعددی به این جلسه اشاره کرده است، اما با وجود این، تعریفی از جلسه اول ارائه نکرده است. البته این خلاء را حقوقدانان پر کرده اند. برخی از حقوقدانان مانند آقای صدرزاده معتقدند اولین جلسه دادگاه، جلسه ای است که مقدمات محاکمه در آن مهیا است. برخی دیگر مانند دکتر واحدی معتقدند که زمینه های قانونی رسیدگی فراهم شده، جلسه تشکیل شده و مذاکرات طرفین تکمیل شده است. یعنی قاضی دادگاه حاضر، ابلاغ خواهان و خوانده ابلاغ شده و رونوشت ابلاغی به دادگاه مسترد شده است. حتی در صورت عدم حضور طرفین و استفاده از حق مذکور در ماده 99 برای تجدید جلسه، جلسه بعدی اولین جلسه خواهد بود.

حقوق مدعی

الف) استرداد دادخواست: به موجب ماده 107 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب، خواهان می تواند تا اولین جلسه دادرسی دادخواست خود را استرداد نماید. در این صورت دادگاه قرار ابطال دادخواست را صادر می کند. اما اگر پس از پایان جلسه اول بخواهد از دعوا انصراف داده و دعوی خود را استرداد کند، دادگاه قرار رد دعوا را صادر می کند. اما تفاوت این دو انتصاب؟ برخی از فقها بر این باورند که اختلافی وجود ندارد، اما باید گفت که تفاوت این دو قرار در قابلیت فرجام خواهی است. به موجب ماده 367 رأی به ابطال دادخواست در شرایطی قابل تجدیدنظرخواهی است. اما رای رد دعوی قابل تجدیدنظر نیست. ماده 107 «تا اولین جلسه» مقرر می دارد. سوالی که مطرح می شود این است که آیا این حق در جلسه اول وجود دارد؟ باید گفت: بسیاری بر این باورند که قبل از دیدار اول و قدرمتقین اولین اقدام خود را در دیدار اول شامل می شود. اما رویه دادگاه ها به این صورت است که تا پایان جلسه اول، درخواست استرداد دادخواست را قبول می کنند.

ب) افزایش خواسته، تغییر نحوه اقامه دعوی، تغییر خواسته یا خواسته: ابتدا باید گفت که خواهان می تواند در تمامی مراحل دادرسی از خواسته خود بکاهد. سوالی که مطرح می شود این است که آیا تمام مراحل دادرسی شامل مرحله تجدیدنظر نیز می شود؟ بسیاری معتقدند که شامل مرحله تجدیدنظر نمی شود زیرا رسیدگی به معنای خود در این مرحله انجام نمی شود. اما باید گفت با توجه به اطلاق عبارت و پیش بینی حق احضار طرفین در صورت لزوم در مرحله تجدیدنظر در ماده 393 قانون، این حق شامل مرحله تجدیدنظر نیز می شود. و متقاضی می تواند مبلغ درخواست خود را کاهش دهد. برای افزایش تقاضا، دعوای جدید باید مربوط به دعوی مطروحه بوده و منشأ واحدی داشته باشد. مصداق افزایش تقاضا این است که خواهان بر اساس بیع عادی نامه دادخواست تنظیم سند رسمی را الزامی می کند سپس در اولین جلسه تحویل فروشنده را نیز به دادخواست اضافه می کند. هزینه افزایش تقاضا باید پرداخت شود مگر اینکه به طور موقت برنامه ریزی آن غیرممکن باشد. مثلاً افزایش طلب، حقوق ضرب المثل است که در این صورت نظر کارشناس لازم است. تغییر نحوه دعوا به معنای تغییر علل و مسیرهای اقامه دعوی است. دلایل و جهات در واقع دلایل اقامه دعوی است. مثلاً اگر زنی به دلیل عسر و حرج تقاضای طلاق کرده باشد، ازدواج مجدد شوهرش دلیل است. یا اینکه شخص به دلیل نیاز شخصی دادخواست تخلیه عین مستاجر را داده است سپس در اولین جلسه شغل مستاجر را تغییر می دهد. مثالی که برای تغییر درخواست می توان ذکر کرد این است که ابتدا تقاضای عرضه کرده و سپس درخواست خود را به سفارش موقت تغییر داده است. برخی از اساتید مثالی برای تغییر درخواست ذکر کرده اند به این صورت که اگر خواهان ابتدا همان مورد را درخواست کرد، در جلسه اول درخواست قیمت کرد که صحیح به نظر نمی رسد. زیرا قانونگذار در ماده 362 می گوید دعوای جدید در مرحله تجدیدنظر پذیرفته نمی شود ولی موارد مذکور دعوی جدید محسوب نمی شود که یکی از آنها تغییر عین به قیمت آن و بالعکس است.

حقوق متهم

الف) اعتراض به ثمن خواسته: اساساً ارزش خواسته را طلب کننده تعیین می کند، اما قانونگذار به خوانده حق اعتراض به آن داده است. معمولاً خواهان برای پرداخت هزینه کمتر حقوقی و امکان اعتراض به موضوع، قیمت خواسته را 3.100.000 ریال تعیین می کند.د تصمیم همچنین در صورتی که بخواهد پرونده اش در شورای حل اختلاف رسیدگی نشود قبل از ده میلیون ریال طلب خود را تعیین می کند. اعتراض باید در رسیدگی مؤثر باشد. یعنی مؤثر بودن در قابلیت بررسی رأی یا قابلیت تجدیدنظر. طبق رویه دادگاه در صورتی که قیمت خواسته بیش از بیست میلیون ریال باشد در صورت عدم تجدیدنظرخواهی قابل تجدیدنظرخواهی است. تجدیدنظر است و دادگاه به آن رسیدگی خواهد کرد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۰۲:۱۹:۵۶ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

کلیات قانون مالیات

سازمان امور مالیاتی: وظایف شناسایی و تشخیص درآمدهای مشمول مالیات با تاکید بر انتزاع آنها از سایر وظایف و مطالبه و وصول مالیاتهای موضوع قانون و نیز اداره امور مالیاتی و سازمان امور مالیاتی را بر عهده دارد. وظایف مذکور با توجه به صلاحیت ها، مسئولیت های فنی و تخصص انجام می شود. طبق قانون، اداره امور مالیاتی حسب مورد را به مقامات مالیاتی یا سایر مراجع محول می کند.
سازمان امور مالیاتی: سازمان امور مالیاتی واحد سازمانی مشخصی است که شامل بخشهای اداری کوچکتری به نام واحدهای مالیاتی است و بر اساس محدوده جغرافیایی، منابع مالیاتی نوع مودیان یا بر اساس نوع وظیفه با تعداد کافی واحد مالیاتی تشکیل می شود. .

واحد مالیاتی: کوچکترین قسمت تقسیم اداری است که بر اساس محدوده جغرافیایی، منابع مالیاتی، نوع مودیان و یا بر اساس وظایف مقرر در قانون توسط سازمان تعیین می شود.
مأموران مالیاتی: کلیه کارکنانی که وظیفه شناسایی، شناسایی مطالبات و وصول مالیات موضوع قانون را بر عهده دارند مأمور مالیاتی می‌گویند که دارای عناوین شغلی معاون مالیاتی، کارشناس مالیاتی، کارشناس ارشد مالیاتی (ممیز مالیاتی) و رئیس اداره امور مالیاتی باشند. و رئیس امور مالیاتی. هستند.

رئیس اداره مالیات: از بین کارکنان سازمان دارای مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر با حداقل سه سال سابقه کار به عنوان کارشناس ارشد مالیاتی انتخاب می شود و نظارت بر واحدهای مالیاتی را بر عهده دارد و وظایف خود را تحت عنوان نظارت رئیس امور مالیاتی
رئیس امور مالیاتی: از بین کارکنان سازمان دارای مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر و حداقل سه سال سابقه خدمت به عنوان رئیس اداره مالیات انتخاب می شود و مسئولیت نظارت بر ادارات مالیاتی و نظارت بر حسن اجرای مقررات را بر عهده دارد.

مودیان مالیاتی: اشخاص حقیقی یا حقوقی که برای هر گونه فعالیت اقتصادی یا معامله و دارایی باید به دولت مالیات بپردازند.
پرونده مالیاتی: هر مؤدی باید مدارک و اطلاعات هویتی، کاری و مالی خود را جمع آوری و به اداره امور مالیاتی تحویل دهد. تمامی این اسناد تحت عنوان پرونده مالیاتی در اداره مالیات با شماره منحصر به فردی که به وی اختصاص داده شده نگهداری می شود.

اظهارنامه: عبارت است از گزارش عملکرد یا رویدادهای مالی اشخاص حقیقی یا حقوقی که در انواع مختلف برای تعیین میزان مالیات در بازه های زمانی معین به سازمان مالیاتی تهیه و تنظیم می شود.
برگ تشخیص مالیات: گواهی رسمی است که سازمان امور مالیاتی بر اساس اظهارنامه ای که مؤدی تنظیم و تسلیم کرده و همچنین بررسی هایی که مأموران مالیاتی دارند، نتیجه رسیدگی و رسیدگی خود را به مؤدی (مودیان) اعلام می کند. ساخته شده است. با توجه به عملکرد واقعی مؤدی، میزان مالیات بر اساس قانون تعیین می شود.

مراجع حل اختلاف مالیاتی: در مواردی که برگ تشخیص مالیات صادر و به مؤدی ابلاغ می‌شود، در صورت اعتراض مؤدی می‌تواند در مهلت‌های مقرر در قانون برای ارائه دلایل و مدارک خود به سازمان امور مالیاتی مراجعه و درخواست کند. اعاده دادرسی تا زمانی که موضوع حل شود. رئیس امور مالیاتی و در صورت عدم حصول نتیجه مطلوب حسب اختلاف یا در شورای عالی یا هیات های حل اختلاف مالیاتی و در نهایت دیوان عدالت اداری بررسی و اتخاذ تصمیم نماید.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۲۸:۴۲ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)

انتقال سرقفلی

 انتقال منافع

 

 


اجاره ملک در قانون روابط موجو و مستاجر مصوب 1365 قانون مدنی (آیین نامه اجاره) قرارداد اجاره


برای انتقال منافع شیء به شیء دیگر باید عقدی به نام اجاره که در ماده 446 قانون مدنی تعریف شده است، منعقد کرد. طبق این ماده اجاره عقدی است که به موجب آن مستأجر مالک منافع مستأجر می شود. موجر را موجر و مستأجر را مستأجر و مورد اجاره را مستأجر می گویند.


پس از این آشنایی مقدماتی با قرارداد اجاره که به معنای انتقال منافع مستأجر است. این نکته مطرح می شود که آیا مستاجر که مالک منافع مستاجر است و مستاجر نامیده می شود، می تواند منافعی را که از آن برخوردار است به دیگری منتقل کند یا خیر؟


برای بررسی این موضوع نگاهی به قوانین مدون در مورد اجاره خواهیم داشت که با توجه به موضوع اجاره نامه در این قوانین امکان انتقال منافع متفاوت خواهد بود.


قانون روابط موجر و مستاجر 1356:


یکی از مواردی که این قانون به آن می پردازد، اجاره مکانی برای کسب و کار یا حرفه است. حق تجارت و تجارت حقی است که به تدریج و به مرور زمان برای مستأجر محل کسب و تجارت به وجود می آید. در نتیجه پس از کار مستاجر و کسب مشتری و اعتبار، حقی برای او به وجود می آید که به آن حق تجارت می گویند. بنابراین حق تملک یا تجارت حقی است که متعلق به مستأجر خواهد بود.


پس از به رسمیت شناختن حق شغل یا پیشه یا تجارت باید به این موضوع رسیدگی شود. آیا مستاجر محل شغل یا پیشه یا تجارت می تواند منافع مورد اجاره را به دیگری واگذار کند؟


ماده 19 قانون روابط موجر و مستاجر به موجب این ماده به این موضوع پرداخته است: «در صورتی که مستاجر محل کسب یا پیشه یا تجارت به موجب اجاره نامه حق انتقال به دیگری را داشته باشد، می تواند از منافع مورد اجاره استفاده کند. برای شغل مشابه یا مشابه انتقال به دیگری با سند رسمی.


هر گاه در اجاره نامه حق انتقال به دیگری ساقط شده باشد یا اجاره ای وجود نداشته باشد و مالک راضی به انتقال به دیگری نباشد، باید در ازای تخلیه مورد اجاره، حق تملک یا معامله مستأجر را بپردازد. در غیر این صورت مستأجر می تواند سند انتقال را تنظیم کند به دادگاه مراجعه می کند، در این صورت دادگاه حکم به تجویز انتقال منافع مورد اجاره به دیگری و تنظیم سند انتقال در دفتر تنظیم کننده سند اجاره سابق یا دفترخانه صادر می کند. دفتر مجاور ملک (در صورت نداشتن اجاره نامه رسمی) و یک نسخه از آن را به دفتر مربوطه ارسال و به موجر نیز اطلاع می دهد، مستاجر جدید با رعایت کلیه شرایط قائم مقام مستاجر سابق خواهد بود. اجاره نامه


در صورتی که ظرف شش ماه از تاریخ ابلاغ، رأی قطعی سود اجاره با سند رسمی به مستاجر جدید منتقل نشود، رأی مذکور از درجه اعتبار ساقط خواهد بود.


در صورتی که مستاجر بدون رعایت مقررات این ماده مال مورد اجاره را به دیگری تحویل دهد، موجر حق درخواست تخلیه را دارد و حکم تخلیه نسبت به مستأجر یا مستأجر و در این صورت مستأجر یا مستأجر اجرا خواهد شد. مستحق دریافت نیمی از حق تملک یا تصرف است. یا کسب و کار خواهد داشت


لازم به ذکر است حق تملک یا معامله برای مستأجر همان محل محفوظ است و انتقال آن به مستاجر جدید فقط با صدور سند رسمی معتبر خواهد بود.


قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1376: سرقفلی و معنای آن به صراحت در قانون روابط موجر و مستاجر در سال 1376 گنجانده شد و قانونگذار در ماده 6 این مفهوم را چنین بیان کرده است: «هر گاه مالک، ملک تجاری خود را اجاره دهد، می‌تواند انتقالی دریافت کند. مبلغی به عنوان سرقفلی از مستأجر و همچنین مستأجر در مدت اجاره می تواند مبلغی را از موجر یا مستأجر دیگری به عنوان سرقفلی در مدت اجاره دریافت کند مگر اینکه حق انتقال غیر از او سلب شده باشد.


بنابراین مستاجری که سرقفلی پرداخت کرده است می تواند برای مدتی که از مدت اجاره خود بیشتر نباشد، حق خود را به دیگری واگذار کند و از انتقال گیرنده به عنوان سرقفلی دریافت کند، مگر اینکه در قانون حق انتقال به غیر او ساقط شده باشد. قرارداد اجاره.


لازم به ذکر است در صورتی که مالک سرقفلی دریافت نکرده باشد و مستاجر پس از دریافت سرقفلی ملک را به دیگری واگذار کند، مستاجر اخیر پس از پایان مدت اجاره حق مطالبه سرقفلی از مالک را ندارد.


در صورتی که موجر سرقفلی را به نحو صحیح شرعی به مستاجر منتقل کند، در هنگام تخلیه مستأجر، حق مطالبه سرقفلی را به قیمت روز دارد. 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ساعت: ۰۵:۰۰:۳۴ توسط:احمد طیبی موضوع: نظرات (0)